نویسنده: علی شیرازی

 

حضرت «فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیه» دختر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت خدیجه و همسر گرامی حضرت علی (علیه السلام) و مادر ائمه اطهار (علیه السلام) است.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب معراج از میوه‌های بهشتی تناول كردند و پس از آن با همسر خود هم بالین شدند و ثمره‌ی آن، مولود پاكی به نام فاطمه شد (1) كه در رحم با مادر سخن می‌گفت.(2)
در هنگام تولد، چهار زن نمونه، به نام‌های «حواء» (همسر آدم (علیه السلام))، «آسیه» (همسر فرعون)، «كلثمه» (خواهر موسی (علیه السلام)) و «مریم» (مادر عیسی (علیه السلام)) از جانب پروردگار برای قابلگی او، به كمك حضرت خدیجه آمدند و آن وجود نورانی، چون چشم به جهان هستی گشود، سر بر خاك گذارد و خدایش را حمد گفت. (3)
مقام و منزلت فاطمه، از همان روزهای رشد و نمو در رحم مادر، برای پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روشن بود. از این رو، پدر برای او احترام خاصی قائل بود و هرگاه بر رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد می‌شد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جا برخاسته، به او خوش آمد می‌گفتند و به طرفش می‌رفتند، دست فاطمه را می‌بوسیدند و وی را در جای خود قرار می‌دادند. (4)
هر زمان كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عزم سفر داشتند، فاطمه سلام الله علیه آخرین نفری بود كه پدر با او خداحافظی می‌كرد و هنگام بازگشت، اولین كسی كه پیامبر به دیدارش می‌شتافتند، دختر ایشان بود. (5)
بارها پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در حق آن بانوی بی بدیل و سرور زنان مؤمنه فرمودند:
«فاطمه پاره‌ی تن من است، هر كه او را به خشم آورد، مرا خشمگین كرده است.» (6)
و یا می‌گفتند: «همانا پروردگار با غضب فاطمه، غضب می‌كند و با رضایت او خشنود می‌شود.» (7)
فاطمه، بانویی است كه تمام ابعاد تصور شده برای یك زن نمونه، در او جلوه كرده است. او موجودی ملكوتی است كه در دنیا به صورت انسان ظاهر شده است و بی شك اگر مرد بود، نبی بود.
تمام جلوه‌های ملكوتی، الهی، جبروتی، ملكی و ناسوتی در این بانوی بی بدیل مجتمع است.
بعد از رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) 75 روز زنده بود. در تمام این مدت با جبرئیل مراوده داشت. جبرئیل امین خدمت ایشان می‌آمد و به حضرت فاطمه سلام الله علیه تعزیت عرض می‌كرد و مسائلی از آینده برای او می‌گفت. امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) هم آنها را می‌نوشت! (8)
چنین مراوده‌ای، مگر برای پیامبران برگزیده، سابقه نداشته است؛ حتی درباره‌ی ائمه اطهار (علیه السلام) هم چنین مراوده‌ای نیامده است. (9)
در خصوص چنین شخصیتی است كه خداوند فرشته‌ای را به نزد پدرش می‌فرستد و به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، درباره‌ی ازدواج فاطمه سلام الله علیه، می‌گوید: «خداوند تو را سلام می‌رساند و می‌فرماید: من دخترت فاطمه را در آسمان‌ها به همسری علی بن ابیطالب (علیه السلام) در آوردم، تو هم در زمین این كار را انجام بده. » (10)
بارها پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «اگر علی خلق نشده بود، برای فاطمه همسری نبود!» (11)
آن بانوی نمونه، پس از ازدواج، استاد بانوان بود. زن‌ها به حضور حضرتش می‌رسیدند و مسائل مشكل خود را - چه در احكام و چه در عقاید - از او می‌پرسیدند. فاطمه سلام الله علیه نیز مشكلاتشان را حلّ كرده، فرهنگ اسلام را به آنان می‌آموخت و از سرچشمه‌ی وحی سیرابشان می‌كرد.
ایشان بارها در جنگ شركت و به پدر و همسرش كمك كرد.
بعد از رحلت نبی خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی رغم سفارشات پیامبر، فاطمه و همسرش تنها شدند. ابوبكر بر مسند خلافت نشست و زهرای مرضیه سلام الله علیه برای احیای حدیث غدیر و دفاع از ولایت، مبارزه‌ای سخت و پی گیر را آغاز كرد.
شب‌ها به در خانه‌ی مهاجر و انصار می‌رفت و از ایشان كمك می‌طلبید (12) و بالاخره با گریه‌های جانسوز و شبانه روزی، با انحراف و ستمگری به مبارزه برخاست. (13) خطبه‌ی آتشین او در مسجد مدینه و در اجتماع انصار و مهاجر، زبانزد خاص و عام و حركتی جدید در امتداد مبارزات حق طلبانه‌ی او است.
دشمنان علی و فاطمه سلام الله علیه كه اوضاع را چنین دیدند و پاسخ منفی علی (علیه السلام) را در بیعت با خود شنیدند، تصمیم گرفتند به خانه‌ی فاطمه سلام الله علیه بروند و علی را به مسجد بیاورند و چون به هدفشان نرسیدند، دستور به آتش كشیدن خانه‌ی دختر رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را دادند. عمر در را شكست و به پهلوی فاطمه آسیب رساند؛ از این رو فرزندی كه فاطمه در رحم داشت، شهید شد (14)؛
ولی با همان حال، به حمایت از علی بن ابیطالب (علیه السلام) برخاست كه ناگهان تازیانه‌ی قنفذ بر بازوی آن مظلومه نشست و فاطمه را بر زمین افكند!
به همین علت، فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیه در خانه بستری شد. (15) وی، در همان بستر بیماری نیز به دفاع از ولایت می‌پرداخت و از حق علی (علیه السلام) دفاع می‌كرد و می‌گفت: «آه! مرگ من نزدیك شده است و در روزگار جوانی از دنیا می‌روم و از غم و غصه نجات می‌یابم؛ امّا كودكانم را چه كنم؟... .»
بالاخره زمان وداع زهرا نزدیك شد. به علی (علیه السلام) سفارش كرد:
«مرا شبانه غسل بده و كفن كن و به خاك بسپار، اجازه نده اشخاصی كه حقم را غصب كردند و آزارم دادند، بر من نماز بخوانند، یا در تشییع جنازه‌ام حاضر شوند.» (16)
روح پاك زهرا به آسمان پرواز كرد. علی (علیه السلام)، همراه با فرزندانش، در غم و اندوه غرق شدند، به گونه‌ای كه امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: «ای دختر پیغمبر! وجود تو تسلّی بخش من بود، بعد از تو، از كه تسلی جویم؟» (17)
علی (علیه السلام)، شبانه همسرش را غسل داد، كفن كرد و قبل از آن كه بندهای كفن را ببندد، صدا زد: «ای حسن! ای حسین! ای زینب! و ای ام كلثوم بیایید و با مادرتان خداحافظی كنید.»
كودكان به سرعت آمدند و خود را بر روی بدن مادر انداختند.
آنان با صدای آهسته گریه می‌كردند و كفن مادرشان را با اشك‌های خود مرطوب می‌ساختند.
علی (علیه السلام) می‌فرماید: «در آن هنگام، خدای را شاهد می‌گیرم كه فاطمه نیز آه و ناله كرد، دست‌هایش را از كفن بیرون آورد و حسن و حسین را در آغوش گرفت.»
جبرئیل ندا داد: «یا علی! آن دو را از روی بدن مادر بلند كن كه فرشتگان آسمان طاقت ندارند!!» (18)

پی‌نوشت‌ها:

1. ذخائر العقبی، ص 36.
2. همان، ص 44.
3. همان، ص 44.
4. صحیح ابی داود، ج33، ص 223.
5. سنن بیهقی، ج1، ص 26.
6. كنزالعمال، ج6، ص 220.
7. میزان الاعتدال، ج2، ص 72.
8. اصول كافی، ج2، ص 355.
9. صحیفه نور، ج19، ص 278.
10. مجمع الزوائد، ج9، ص 204.
11. بحارالانوار، ج43، ص 97.
12. فاطمةالزهرا، ص 565.
13. بحارالانوار، ج43، ص 177.
14. ملل و نحل، ج1، ص 77.
15. دلائل الامامه، ص 45.
16. بحارالانوار، ج43، ص 192.
17. همان، ص 186.
18. فاطمةالزهرا، ص 600.

منبع مقاله :
شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.